نماینده دبیر کل سازمان ملل در امور سوریه پشت خط بود. بار اولش نبود. مثل همیشه تماس گرفته بود برای تروریستها واسطهگری کند. هر بار تروریست ها در محاصره ارتش سوریه میافتادند او را واسطه می کردند که پیغامشان را برساند به سردار سلیمانی. یک جورهایی امان نامه میخواستند. نمیخواستند تسلیم شوند. زنها و بچههایشان را بهانه میکردند برای انتقال امن به منطقه دیگر. حرفشان این بود: «اگر ژنرال سلیمانی تضمین کند انتقال مابدون تلفات است. فلان ساعت از منطقه میزنیم بیسرون.» همیشه هم تأکیدشان این بود: «فقط تضمین ژنرال سلیمانی را قبول داریم»